آوردن کار به خانه: 9 نمونه خانه معمار که معماران برای خود طراحی کردهاند
خانه معمار : در بیشتر مواقع معماران با خواستههای مشتری محدود میشوند، بالاجبار از ارزشهای خود میگذرند و انتخابهای طراحی را به نحوی انجام میدهند که با نیازهای مشتریشان همسو باشد. اما زمانی که معماران، کارفرمای خودشان بشوند چه اتفاقی میافتد؟ هنگامی که معماران برای خودشان طراحی میکنند، این امکان را دارند که ایدههایشان را آزادانه آزمایش کنند، بدون محدودیت در خلاقیت به اکتشاف بپردازند و فضاهایی خلق کنند که به طور کامل آنچه که هستند، آنچه که طراحی میکنند و آنچه که آرمانشان است را بیان کنند. در ادامه به معرفی 9 مثال با کیفیت -از خانه معمار ، خانههای نمادین معماران همچون خانه گری در سانتا مونیکا گرفته تا خانههای شخصی که کارکرد دومشان موزههای عمومی است- خواهیم پرداخت تا ببینیم هنگامی که معماران تنها بایستی به خودشان پاسخگو باشند چگونه طراحی میکنند.
خانه «باراگان» (Casa Barragan)/ طراح: لوییس باراگان (Luis Barragan)
نمای ساده و بیتکلف خانه باراگان هیچ اشارهای به آنچه در داخل آن میگذرد ندارد. این خانه همچون پناهگاهی است که آشوب شهر را بیرون نگه میدارد. عدم هماهنگی نمای خارجی و فضای داخلی نشان از علاقه باراگان به طراحی فضایی کاملا خصوصی و خودمانی در داخل دارد. در نمای جلویی پنجرهها کوچک و در ارتفاع بالا هستند تا درعین حفظ حریم خصوصی ساکنین، نور خورشید رابه داخل راه دهند. در نمای مقابل، پنجرههای بزرگ در پشت خانه رو به چشماندازی تماشایی از باغچه گشوده میشوند.
این پنجرهها به عبور و جاری شدن تشعشات فیلترشده شاعرانه نور خورشید در فضای داخلی کمک میکنند و دیوارهای منحصربفرد خانه باراگان که به رنگهای صورتی، نارنجی و زرد اند را روشن میسازند. عتیقهجات و سمبلها در سرتاسر خانه چیده و یا آویخته شدهاست و فضایی عمیقا شخصی را پدید آوردهاست.
پس از درگذشت باراگان در سال 1988، خانه باراگان تبدیل به موزهای گردید که سبک معماری منحصربفرد او را برای بازدیدکنندگانی از سرتاسر دنیا به نمایش میگذارد. این خانه بعدتر و در سال 2004 بعنوان یکی از تاثیرگذارترین و بیانکنندهترین نمونههای معماری مدرن مکزیکی توسط یونسکو بعنوان میراث جهانی برشمرده شد.
«در تناسبات هشداردهنده، این کلمات از نشریات معماری محو شدهاند: زیبایی، الهامبخشی، فریب، افسون. و همینطور آرامش، رمزآلوده بودن، سکوت، خصوصی بودن، و حیرت. تمام این کلمات یک خانه دوستداشتنی در روح من یافتهاند.»
خانه «گری» (Gehry)/ طراح: گروه معماری گری
در سال 1977، فرانک و بارتا گری یک خانه ییلاقی را در سانتا مونیکا در کالیفرنیا خریداری کردند، و آن را تبدیل به آنچه کردند که امروز بعنوان سمبل دیکانستراکتیویسم شناخته میشود. طراح با استفاده از مصالح متمایزی -همچون ورق فولادی مواج و فنسکشی-که با ساختمان اولیه تفاوت دارد، یک سازه کاملا متمایز ساخت که حول این خانه مستعمراتی هلندی را میپوشاند.
بخش خارجی این خانه که از بینظمی آشکار آن بالا زده و نسبت به فرمهای جلوی خانه موقعیت بلندتری دارد غالبا دستنخورده باقی ماندهاست. بخشهایی از نازک کاری فضای داخلی اولیه برای آشکارساختن سازه ساختمان، تیرها و گل میخها تخریب و حذف شدهاست. در عین حال، پنجرههای سقفی نامتداول خانه این حس را منتقل میکند که یک نفر حساب نشده این شکافها را در ساختمان بوجود آوردهاست.
«من شیفته این ایده بودم که خانه را دست نخورده باقی بگذاریم…در عوض این ایده به ذهم خطور کرد که یک خانه جدید دور آن بسازیم. به ما گفته بودند در خانه جدید ما روح وجود دارد…من تصمیم گرفتن که آنها ارواح کوبیسم باشند. پنجرهها…میخواستم کاری کنم که شبیه به این بنظر برسد که در حال خزیدن از این خانه به سمت بیرون اند.
در شب، از آنجا که شیشهها در بالا قرار دارند نور را به سمت داخل بازتاب میکنند…بنابراین هنگامی که شما پشت این میز بنشینید، تمام این اتومبیلها که عبور میکنند را میبینید، ماه را در جای اشتباه میبینید…ماه در دورترها است اما در اینجا بازتاب میشود…و شما فکر میکنید که همینجاست و خبر ندارید که دقیقا کجا هستید…»
خانه-موزه «لیون» (Lyon)/ طراح: گروه معماری لیون
خانه-موزه لیون دقیقا چیزیست که نامیده شده –یک خانه خانوادگی خصوصی که کارکرد دیگرش موزه هنری است. این خانه که در ملبورن در استرالیا واقع است محل تلاقی بازدید و زندگی، عمومی و خصوصی، و هنر و معماری است. این خانه-موزه توسط «کوربت لیون» (Corbett Lyon) از گروه معماری لیون طراحی شده، که با همسر و فرزندانش در آن زندگی میکند.
آشپزخانه این خانه در روزهای معینی در هفته که برای ملاقات باز است در نقش کافه موزه استفاده میشود و در عین حال، اتاق تاریکی که برای اجرای ویدئو آرتها استفاده میشود در شبهای خانواگی این خانواده بعنوان سینمای خانگی استفاده میگردد. این چالش عجیب عملکرد دوگانه مفهوم جدیدی از عمومی و خصوصی و تعریف خانه و کارکرد آن پدید آوردهاست. خانه-موزه لیون همچنین مجموعهای از رویدادهای فرهنگی را در سرتاسر سال میزبانی میکند، از کنسرت گرفته تا نشستهای هنر و معماری.
«بازدیدکنندگان همیشه مشتاق دیدن یک کلکسیون شخصی و منحصربفرد اند که بیانگر دیدگاه صاحب کلکسیون و گروه هنرمندان و خود آثاری باشد که کلکسیون از آنها تشکیل شدهاست. این با بازدید از آثاری که در یک کلکسیون عمومی اند بسیار متفاوت است.»
خانه تابستانی در «دالارنا» (Dalarna)/ طراح: «لئو وارسبو» (Leo Qvarsebo)
این خانه تابستانی در دالارنا توسط لئو وارسبو برای خودش و فرزندانش طراحی شدهاست. این خانه مثلثی شکل که در چشمانداز روستایی دیدنی سوئد قرار دارد، سرگرمکننده است. فرم مثلثی این خانه باعث میشود نمای شیبدار آن که طنابی متصل به بام دارد تبدیل به دیواری برای بالارفتن بچهها شود.
فرم منحصربفرد آن نیز هرمی از فضاهای درونش شکل میدهد که در آن طبقه پایین دربرگیرنده یک اتاق نشیمن بزرگ و یک آشپزخانه است و فضاهای بالاتر- هرچه به سمت بالا بیشتر حرکت کنیم- کوچکتر میشوند. پنجرههای بزرگ این خانه کمک میکنند ساکنین از چشماندازهای اطراف بیشتر لذت ببرند و آنها را به تعامل بیشتر با محیط بیرون تشویق میکند.
«این خانه برای بزرگسالان کمی شبیه خانه درختی است. تا رسیدن به بالای ساختمان چندین طبقه وجود دارد و این طبقات هم از حریم خصوصی و هم از چشماندازهای زیبا برخوردار اند. از هر طبقه از این خانه میتوانید طبقه بعدی را ببینید و این در شما کنجکاویای بوجود میآورد که به بالا رفتن ادامه دهید تا به بالاترین نقطه برسید و در آنجا چشمانداز نفسگیر محیط اطراف را کشف کنید.»
خانه «ملنیکوو» (Melnikov)/ طراح: «کنستانتین ملنیکوو» (Konstantin Melnikov)
خانه معمار کنستانتین ملنیکوو یک سمبل منحصربفرد از معماری آوانگارد روسی دهه 1920 است. فرم استوانهای این خانه که در خیابان «آربات» (Arbat) در مسکو قرار دارد، هم به لحاظ فرم خارجی و هم بخاطر فضاهای داخلی زیبایش، جذاب و منحصربفرد است. ملنیکوو یکی از معدود افرادی بود که در حفظ زمینش پس از سقوط سیاست اقتصادی جدید لنین موفق شد و طرح اولیه خانهاش به شکلی غافلگیرکننده توسط کمیته محله بعنوان یک پروژه تجربی تایید شد.
طراحی این خانه که از شبکه آجری به فرم لانه زنبوری ساخته شده، متشکل از دو برج استوانهای متقاطع است. علت انتخاب فرم استوانه این بود که در زمان ساخت این خانه مصالح جیرهبندی شدهبودند و ملنیکوو بر این باور بود که فرم استوانه باعث استفاده بهینهتر از مصالح میشود. فضاهای داخلی این خانه از طریق یک راهپله مارپیچ از فضاهای نشیمن در طبقه همکف تا استودیوی دوطبقه و تراس روی بام به یکدیگر متصل میگردند. پلان شبه آزاد آن و پنجرههای ششضلعیاش به نفوذ همه جانبه نور به فضای داخلی کمک میکنند و باعث بازی زیبای نور در فضای آزاد این خانه میگردند.
خانه «سین» (Cien)/ طراح: «پزو وون الریخشاوسن» (Pezo von Ellrichshausen)
خانه معمار سین، خانه شخصی دو معمار به نام «موریسیو پزو» (Mauricio Pezo) و «سوفیا وون الریخشاوسن» (Sofia von Ellrichshausen) و همچنین استودیوی معماری شرکت کوچک آنها با نام «پزو وون الریخشاوسن» است. بنیانگذاران این شرکت معماری برای طراحی خانه شخصیشان از رویکردهایی استفاده نمودند که قبلا در پروژههای دیگرشان به کشف آنها نائل شدهبودند، از جمله این رویکردها استفاده از لایهبندی یک شبکه خطی و همچنین استفاده از فرمهای توپر و یکپارچه را میتوان نام برد. خانه سین متشکل از یک سکوی دو طبقه و یک برج پنج طبقه بر روی آن است.
تمامی این اجزا با تکرار مدولهای 6 مترمربعی ساخته شدهاند. سکو نسبتا در زمین فرو رفتهاست، در یک طبقه آن کارگاه و در طبقه دیگر آن آشپزخانه، غذاخوری و نشیمن قرار دارد. دو طبقه بالایی اتاقهای خواب را شامل میشوند، در حالی که سه طبقه آخر فضاهای کاری و استودیو را در خود جای دادهاند. دو راهپله منتهی به قسمتهای مختلف خانه، قلمرو زندگی را از قلمرو کار جدا میکنند. سادگی ظاهری طراحی ساختمان، لایههای پیچیدگی آن را مخفی میکند.
«چیزی که در مورد این خانه جالب است این است که بسیار خام است و همهچیز ناتمام است. اینطور بنظر میرسد که این خانه پیر متولد شدهاست.»
خانه «ایمز» (Eames)/ طراح: «چارلز و ری ایمز» (Charles and Ray Eames)
خانه معمار ایمز که توسط چارلز و ری ایمز طراحی شده، در ابتدا در نقش پروژه مطالعه نمونه موردی خانه ساختهشد تا امکانات تکنولوژیهای جدید و پیشساختگی در آن آزمایش و بررسی شود. با این حال، پروژه این خانه به قدری موفقیتآمیز بود که این دو معمار خودشان در آن ساکن شدند. خانه ایمز شامل دو باکس است که با یک حیاط میانی از هم جدا میشوند، که یک باکس محل زندگی این دو معمار و دیگری استودیوی معماری آنها است. این خانهها با یک قاب ساده فولادی و صفحات شفاف و کدر رنگی با الگوی نقاشی موندریان ساختهشدند.
این صفحات نور روز را ملایم و متغیر میکنند و از این راه حس وحال فضای داخلی را گرم و دنج میسازند. این خانه بواسطه مصالح طبیعی بکار رفته در آن و کلکسیون آثار هنری این دو معمار که در خانه قرار گرفتهاست، شامل فضاهایی میشود که بدون تفکیک جدی با یکدیگر مرتبط میگردند.
«به سبکی و رهایی یک پل معلق، به محکمی بدنه هواپیما»
خانه برجی (The Tower House)/ طراح: گروه معماری «گلاک پلاس» (Gluck+)
خانه برجی در برای توماس گلاک –که یکی از موسسان شرکت گلاک پلاس است- نقش اقامتگاهی برای آخر هفتهها را دارد. در این خانه تمرکز طراحی بر به حداقل رساندن رد و اثر ساختمان بر محیطی بودهاست که زمین این ساختمان در آن واقع است. این هدف با جابجا کردن سه اتاق خواب میانی در یکی از وجوه این خانه و تغییر چیدمان افقی آنها به عمودی صورت گرفت. به این ترتیب سوییتهای خواب بصورت عمودی روی هم قرار گرفتند و طبقه بالای آنها به حجم وسیعتری انجامید که فضاهای نشیمن را در خود جای میدهد.
برای طراحی خانهای که در زمانهای خالی بودن از سکنه مصرف انرژی پربازدهی داشتهباشد، تیم طراحی آشپزخانه و سرویسهای بهداشتی و حمام را در یک هسته مرکزی قرار دادند تا در زمان عدم سکونت افراد، سیستم گرمایش و سرمایش بخشهایی از خانه خاموش باشد. این خانه با راهپلهای زردرنگ که در باکس شیشهای محاط شده و چشماندازی بینظیر که در طبقه بالای آن وجود دارد، دارای جزییاتی زیبا است.
خانه معمار ریو یامادا به دنبال خلق فضایی داخلی بودهاست که همیشه در حال تغییر باشد. این خانه در شمال ژاپن واقع شدهاست. در این منطقه رمستانها بارش برف تا ارتفاع پنج متر مینشیند. یامادا به دنبال طراحی فضایی بود که متمرکز بر گرمایش پربازده باشد و تبدیل به فضایی شود که خانوادهاش بتوانند در آن سرکرم باشند و ساعات زیادی از روز را که در بارشهای سنگین برف ناچارند در خانه بگذرانند مشغول سرگرمی بوده و لذت ببرند.
براساس ابعاد سنتی ژاپنی در معماری آن، ستونها در فواصل 1.82 متری یکدیگر نصب میشوند که برابر با طول یک زیرانداز تاتامی است. شبکه چوبی تیرها و ستونها چارچوبی را بوجود میآورد که در آن میتوان خانه درختی و دیگر سازهها را پیاده نمود و چشماندازی غریب را پدید آورد که تنها در عالم خیال دستیافتنی باشد.
«اگر این خانه قادر به حرف زدن بود، احتمالا اعلام میکرد “آرزو دارم که هیچگاه به اتمام نرسم.”.»
گردآوری و ترجمه تحریریه پویانو/فاطمه زنگی
www.archdaily.com