طرح پیشنهادی برای معماری بیمارستان در ونیز توسط لوکوربوزیه
لوکوربوزیه یک نشان ماندگار را بر روی معماری مدرن ایجاد کرد زمانی که اعلام کرد: “une maison est une machine-à-habiter” (خانه ماشینی است برای زندگی). باور او بر اینکه معماری باید کارامد باشد به اندازه یک ماشین که در چنین طرحهای پیشنهادی نتیجه می شود مانند ” Plan Voisin” یک طرح پیشنهادی برای تبدیل بلوارهای امپراطوری دوم پاریس به یک سری از آسمان خراشهای چلیپایی که از شبکه ای از بزرگراهها و پارکها بالا می روند. نه همهی کانسپتهای لوکوربوزیه ، با این حال به سمت چنین دگرگونی بنیادین و رادیکال شهری حرکت شد. در سال 1965 طرح پیشنهادی برای یک بیمارستان در ونیز ، ایتالیا در تلاش خود برای دنبال کردن یک هارمونی زیبایی شناسانه با محیط اطراف منحصر به فرد آن نه برای از بین بردن تاریخ بلکه برای تبدیل آن، قابل توجه بود.
هیچ کمبود تقاضا و درخواستی برای کار لوکوربوزیه در ایتالیا بعد از جنگ جهانی دوم وجود نداشت. کشور شاهد رشد بی سابقه اقتصادی در دهههای پس از جنگ بود ، آنچه قبلا در درجه اول بوده است اقتصاد کشاورزی به سرعت در حال تبدیل شدن به یک ملت بزرگ صنعتی بود. معمار در آن زمان برای طراحی یک دفتر مرکزی جدید برای کمپانی Olivetti در خارج از میلان فراخوانده شد زمانی که شهر ونیز برای یک بیمارستان جدید درخواست کرد. ساختمان جدید که در مجاورت San Giobbe قرار میداشت به عنوان یک مرکز مراقبت برای بیماریهای جدی و علاج ناپذیر خدمت می کرد.
طرح پیشنهادی لوکوربوزیه از بقیه شهر به عنوان یک لندمارک شهری مدرنیست بی پروا جدا نمی شد. بلکه از واژگان شهری موجود استفاده می کرد برای اینکه مانند تعقیبی یکپارچه از شهر قدیمی به نظر بیاید. بیمارستان مانند شبکهای از مدولهای بههم پیوسته که پیرامون تعدادی از حیاطهای مربعی جمع شده اند در نظر گرفته شد ، یک شباهت واضح با بافت شهری سنتی ونیز. همانند دیگر ساختمانهای شهر ، ساختمان بیمارستان با استفاده از تعدادی شمع که داخل گل کوبیده شدند پایدار بود. اگرچه ، اینها شمعهای چوبی معمولی نبودند ، لوکوربوزیه به جای آن تصمیم گرفت بیمارستان را بالای شبکهای از شمعهای بتنی مارک تجاری خود یا پیلوتی قرار دهد. هدف کلی این بود که بیمارستان جدید بافت شهری را گسترش دهد به جای اینکه آن را قطع کند.
در حالی که لوکوربوزیه تصمیم به تقلید از تایپولوژی ساختاری رایج گرفته بود ، او عملکرد گرایی را قربانی انجام آن نکرد. مدولهایی که بیمارستان را شکل می دادند تقریبا یکسان بودند ، شامل 28 اتاق بیمار روبهروی سه راهرو ،4 تا از این مربع ها، که واحدهای مراقبتی نامیده می شدند ، پیرامون یک مربع مرکزی چیده می شدند ، گوشههای آنهایی که به سمت راهرو جدا می شدند به مربعهای دیگر متصل می شوند. سیستم به گونه ای طراحی شده که بتوان بیمارستان را در آینده با افزایش نیازها گسترش داد که تضمین می کند بیمارستان فضای کافی برای بیماران جدید و تجهیزات پزشکی تازه اختراع شده دارد. بیمارستان همچنین به لحاظ عمودی نیز برنامه ریزی شده است: خدمات اداری و ورودی در طبقه همکف ، اتاقهای بیماران در طبقهی بالا و دیگر برنامههای مورد نیاز بیمارستان در طبقه ی بین دو.
یکی از جنبه های عجیب طراحی فقدان پنجره معمولی در بخش های مراقبت بود. تنها نور طبیعی که داخل می شود از طریق پنجرههای clerestory( پنجرههای کوتاه که در بالاترین قسمت دیوار قرار می گیرند)در امتداد دیوارهای راهروهای داخلی هر اتاق بیمارستان است که این فرصت را از بیماران می گرد که در طول اقامت خود در بیمارستان به تالاب ونیزی خیره شوند.
پروژه بیمارستان ونیز خیلی دیر به زندگی لوکوربوزیه آمد. او طرح نهایی را تنها چند ماه پیش از مرگش در سال 1965 طرح کرد. مباحثه بر سر ارزش بیمارستان به عنوان شکلی از نوسازی شهری در نهایت قابل بحث است، با توجه به کمبود بودجه پیشنهادی، شهر طرح دیگری را برای سایت در نظر گرفت.
تحریریه پویانو|نبیلو
منبع: archdaily