آسان است که معماران بسیار سرشناس از دور تحسین و تشویق شوند اما از نزدیک اغلب عادات عجیب انسانی آشکار می‌گردند! اگرچه همه‌ی ما خصلت‌های خودمان را داریم ،‌ اما عادات انسانی برخی افراد توجیهی برای اینکه آن‌ها چگونه یکی از اشخاص برجسته در زمینه کار خود هستند نمی‌دهد. این عادات از معماران مشهور نشان دهنده‌ی بخش‌هایی از فرایند خلاقیت آن‌ها ، چگونه آرامش می‌یابند و یا به سادگی بخشی از هویت آن‌ها است. برخی از این عادات الهام بخش و برخی تعجب آور است! اما همگی بینش کوچکی از کیفیت ذهنی که برای رسیدن به اوج در معماری حرفه‌ای لازم است بیان می‌کنند.

بازی با یک اسباب‌بازی در تمام روز(Eameses)

چارلز و ری ایمز در شغل خود پرکار بودند و بیش از 900 طرح را در زمینه‌های مختلف ارائه داده بود. برج موسیقی یکی از آن‌ها بود. برج زیلوفون 5 متری. برای کارکنان جدید ، تمام روز اول باید صرف بازی با این یک نوع اسباب بازی می‌شد. این شروع خلاقانه برای  Eameses مهم بود ، کسی که معتقد بود سپری کردن یک روز با گوش دادن و مشاهده ی تجربه موزیکال یک فرد فهم ارزشمندی از شخصیت آن‌ها ارائه می‌کند.

نوشیدن مقدار زیاد الکل (آلوار آلتو)

آلوار آلتو یکبار این موضوع را بیان کرد که: “هنر معمارانه نمی تواند در یک محیط اداره مانند به وجود بیاید”. گفته می شود این معمار میزان زیادی نوشیدنی الکلی مصرف می کرد و عدم هوشیاری در دفتر او امری معمول بود. به نتیجه رسیدن ، البته ، برای یک حال و هوای هنری غیرمتعارف بیشتر از مستی بی حصول ترجیح داده میشد.

هرگز خواب خوب شبانه نداشت (لئوناردو داوینچی ، باکمینستر فولر ، فرانک لوید رایت و لوئی کان)

معماران اغلب دارای الگوی خواب غیرمعمول هستند ، غیر معمول تر از دیگران. لئوناردو داوینچی ، باکمینستر فولر ، فرانک لوید رایت همگی دچار خواب پلی فازیک بودند. به جای خواب طولانی در شب هر سه چهار ساعت یکبار چرت کوتاهی می زدند. در حالی که لوئی کان ساعات روز خود را صرف تدریس می کرد، تا 10:30  ظهر می خوابید و سپس روز کاری خود را در دفترش شروع می کرد.

بالا رفتن از کوه نروژی افسانه ای در هر سال (اسنوهتا)

بالا رفتن از کوه نروژی ممکن است تصور شود یک تمرین تیم سازی عجیب و غریب برای یک شرکت معماری باشد مگر اینکه شرکتتان اسنوهتا باشد. برای اسنوهتا ، که ایده تاسیس و نامگذاری اش کوه خانه خدایان نورس است ، یک سفر سالانه برای صعود به کوه حس خیلی بیشتری ایجاد می کند. هدف این سفر همراه با توسعه شرکت تغییر یافته است.یکی از موسسان می گوید: ” ما از زمان برای بحث درباره آنچه که انجام می دهیم و به کجا می خواهیم برویم استفاده می کنیم” ما پیشتر تنها برای صعود می رفتیم اما حالا معنای بیشتری پیدا کرده است.

عشق به خود (زاها حدید)

داستان های زیادی درباره زاها حدید وجود دارد که نشان می دهد مهم ترین شخص در زندگی او خودش بود. مثل اینکه ساعت ها در مقابل دوربین عکاسان قرار می گرفت و یا منزل شخصی اش را با لوازمی که خودش طراحی کرده بود چیده بود. در حالی که همه نزدیکانش بر قلب مهربان او اذعان اذعان دارند ، این حالت عشق به خود نیز در قلب فیزیولوژی خود رای او بود. در ادبیات او : “من هیچ گاه نه را برای جوابی نمی گویم”

عشق به دیگران (آیلین گری)

الهام بخش پشت طراحی های آیلین گری اغلب کسانی بودند که او دوست می داشت. نشان این شاید ill-fated E.1027 باشد که برای عشق او Jean Badovici ساخته شد. حتی نامگذاری آن نیز یک کد از رابطه قلبی بود. E برای Eileen  و اعداد مطابق حروف در الفبا است برای J ، B و G اشاره به Jean ، Badovici و Gray.

وعده های غذایی تک رنگ ( لوئیس باراگان)

شما آنچیزی هستید که می خورید! بنابراین برای یک معمار که از رنگ ها دفاع می کند شاید تعجب آور باشد که لوئیس باراگان وعده ی غذایی خود را کاملا صورتی سفارش می داد!

تحریریه پویانو | نبیلو

منبع: archdaily