۱۳ نمونه مهم ترین مهارت و آموزش غیر معمارانه که کنار یادگیری معماری و طراحی داخلی فرا می‌گیریم

۱۳ نمونه مهم ترین مهارت و آموزش غیر معمارانه که کنار یادگیری معماری و طراحی داخلی فرا می‌گیریم

مهارت و آموزش غیر معمارانه ؛ همه ما آگاهیم که تحصیل و یادگیری معماری راهی طولانی است. چه بخواهیم مدرکی حرفه‌ای و در طی ۵ سال بگیریم و یا حتی اگر چند سال را برای تحصیل در دانشگاه ها و آموزشگاه ها بگذرانیم ( یا هر دو روش )، فرایندی خسته کننده و فرساینده می باشد. با این حال اکثر افراد این موضوع را قبول دارند که این سختی و خستگی ارزش دانش و تجربه ای که در طی این سال ها به دست می‌آوریم را دارد، البته نیازی به اشاره به دوستی های نزدیکی که شکل می گیرد نیست.  تحصیل مبحث معماری بسیار فراتر از تنها یادگیری طراحی فضاهای عالی می باشد، و شاید تاکنون شما نیز متوجه این موضوع شده باشید که آموزشگاه های معماری همچنین یک معلم بزرگ و مهم برای دیگر درس های زندگی می باشد. تمامی مهارت هایی که در ادامه این مطلب به آنها اشاره می‌کنیم، مهارت هایی هستند که شما به خوبی و به طور ناخودآگاه در طی روند یادگیری در آموزشگاه های معماری و طراحی داخلی به آنها دست خواهید یافت؛ مهارت هایی که در خارج از محیط های آموزشی نیز برای شما کارآمد و موثر خواهند بود.
۱. به سرعت اشتباه کردن
با توجه به اینکه همه چیز را سریع انجام می دهیم، در ابتدای کار خود با این موضوع رو به رو می شویم. شما ممکن است این حرف را قبلاً نیز شنیده باشید که از رها کردن تصمیماتی که گرفته اید تنها به خاطر اینکه زمان زیادی را برای گرفتن آن ها صرف کرده اید، نترسید. در واقع اصل مطلب این است که ما دچار اشتباه می‌شویم، هم در طراحی و هم در زندگی. اگرچه موضوع مهمی که در آموزشگاه های معماری یاد می‌گیریم، امتحان کردن موارد گوناگون، شناخت اشتباهات یا ایده های ناکارآمد با بیشترین سرعت ممکن، خلاص شدن از دست آنها می باشد و در آخر نیز گذشتن از ایده اولیه و رسیدن به راه حلی بادوام و محکم. اگر شما بتوانید روند انجام اشتباهاتتان و شناخت آن ها را سرعت بخشید، می توانید تمامی کارهای خود را به طور موثری پوشش دهید و دیگر هیچ گونه نگرانی درباره هدر دادن بیش از حد زمان روی موضوعی بیحاصل نخواهید داشت.
۲. تفکر طراحانه / حل کردن مشکل
یکی از تهدیدهای اساسی در روند یادگیری طراحی این می باشد که اساتید تفکر طراحانه را چه معنی می کنند و این که خود شما چه چیزی را به عنوان یک اصطلاح برای حل مشکلات طرح در نظر دارید. یادگیری و فراگیری دانش و تفکر طراحی می‌تواند در هر موضوعی که افراد در آن با حل مشکلات و مسائل روبرو هستند، کارآمد باشد. به معماران از ابتدا اموزش داده می شود که از تمامی زوایا به یک مسئله نگاه کنند؛ برای جمع آوری اطلاعات، مطالعه پیشینه ها و سوابق، و سپس برای انتخاب هایی فکر شده جهت تصمیم گیری راجع به راه حل ها و تجزیه و تحلیل کردن تأثیرات و تغییراتی که این راه حل ها می توانند در پی داشته باشند. این روند و این مهارت ها می توانند در هر نوع مشکلی به شما کمک کنند.
۳. یادگیری، مطالعه، پژوهش

یکی دیگر از مجموعه مهارت هایی که به طور گسترده ای قابل اجرا می باشد، یادگیری نحوه یادگیری است. هیچ کس با دانش ذاتی درباره طراحی نقوش موزاییک های آرت دکو به دنیا نیامده! اما اگر مجبور باشید که مقاله ای درباره آن ها برای یک کلاس تاریخ معماری بنویسید، احتمالاً اطلاعات کمی نیز درباره روند انجام تحقیقات به دست می آورید. هنگامی که استاد بخش‌هایی را تعیین می کند تا در مدت یک شب مطالعه کنید، شما یاد می گیرید که چگونه آنچه را که خوانده اید در واقع تحلیل کنید و بفهمید و فقط به مدت نیم ساعت به یک پاراگراف تکراری خیره نشوید. داشتن مجموعه ای از مهارت هایی که به شما کمک می کند تا دانش های جدیدی فرا بگیرید، همیشه مفید و کارآمد خواهد بود. بنابراین، اگر به طور ایده ال در نظر بگیریم، بعد از تحصیل نیز شما قادر به استفاده از مطالعات قدیمی خود خواهید بود.
۴. مدیریت زمان
یک افشاسازی: بسیاری از بزرگسالان که مشغول به کار می‌باشند و به خصوص معماران، در مدیریت زمان افتضاح عمل می کنند. اما اگر شما در زمان تحصیل کمی از مهارت‌های مدیریت زمان را کسب کنید، خود حرفه ای شما در آینده بی وقفه از خود دانشجویتان در گذشته ممنون خواهد بود! البته مدیریت زمان درست در زمان تحصیل نیز فوق العاده کارآمد و مفید است و تا حد امکان از شب زنده داری هایتان برای مطالعه جلوگیری می کند. اما نیازی به گفتن نیست که بعد از فارغ التحصیلی نیز همچنان مفید خواهد ماند. با توجه به فشار زمانی غالبا شدیدی که در آموزشگاه های معماری وجود دارد، دانشجویان معماری موقعیت خوبی برای یادگیری اولویت بندی کارهای خود و مدیریت فکر شده زمانشان دارند. در واقع اگر شما زمانی که دانشجوی معماری هستید موفق به مدیریت خوب زمانتان شدید، هر آنچه که زندگی در زمان های بحرانی در راه شما پیش بیاورد، در مقایسه با تجربه تان تنها یک نسیم ملایم خواهد بود.

مهارت و آموزش غیر معمارانه کنار معماری
مهارت و آموزش غیر معمارانه کنار معماری

۵. خودتان را خیلی جدی نگیرید!

اگر آموزشگاه معماری شما را با چیزی مانوس می کند، برای راحتی در آشکار انجام دادن آن است. چه به خاطر طراحی کردن در فضای عمومی باشد، یا اندازه گیری ارتفاع سقف ساختمان یک کلاس درس شلوغ باشد، و یا حمل کردن یک مقوا با ابعاد ۴ در ۴ فوت در سراسر محوطه دانشگاه، دانشجویان معماری مطمئنا با خیره شدن های زیادی از طرف دانشجویان رشته‌های دیگر مواجه خواهند شد. دانشگاه معماری می‌تواند گاهی شما را مضحک نشان دهد و هر چه سریع تر شما این تجربه را کسب کنید، انجام آن چه که باید جهت تکمیل کارتان انجام دهید، برای شما آسان‌تر خواهد بود. البته این امر به هر کار و حتی موقعیت اجتماعی که شما ممکن است در آینده داشته باشید مربوط می‌شود. روی آنچه که باید انجام دهید تمرکز کنید و نگران این نباشید که در حین انجام آن چقدر مضحک و یا نامعقول به نظر می رسید و این می‌تواند به شما اعتماد به نفس بیشتری بدهد و همچنین ارائه بهتر، و به طور کلی اضطراب و ناشی کاری کمتری در پی دارد.
۶. انتقاد پذیر بودن
مگر در صورتی که شما نسخه دومی از فرانک لوید رایت باشید، هر دانشجوی معماری با یک نقد بد مواجه شده است. اگر مهارت های قبلی را یاد گرفته باشید، یعنی اینکه خودتان را خیلی جدی نگرفته باشید، نقدها را به دل نمی گیرید. هرچند این همیشه سخت است که به نظرات یک ناظر خارجی گوش دهید که پروژه شما را که قلب و روح خودتان را برایش گذاشته اید، تکه و پاره می‌کند. انتقادهای سخت اغلب می‌توانند مانند یک مشکل شخصی احساس شوند، و ما همگی می‌دانیم که بعضی از دانشجویان به صورت کورکورانه از کار خود تا سرحد مرگ دفاع می کنند! بدون در نظر گرفتن و توجه به هیچ ‌یک از نظرات ناظران ( منظور نظرات سازنده می باشد ). اما این کسی نیست که شما می خواهید در یک دانشگاه معماری و احتمالاً در زندگی باشید. بین اصلاح یک سوء تفاهم درباره کار شما و فقط جدل و بحث کردن درباره آن تفاوت وجود دارد. اما جای نگرانی نیست؛ از آن جایی که دانشگاه معماری پر از موقعیت‌هایی برای پذیرش نقدها و شنیدن پیشنهادات گوناگون است، در طول زمان، پوست شما کلفت خواهد شد و شما قادر خواهید بود که انتقاد سازنده را درک کنید و از آن در کار خود استفاده کنید.
۷. دفاع کردن از کار و نظراتتان

با در نظر گرفتن مورد قبلی، چیزی که نباید انجام دهید باختن خودتان در روز نهایی تحویل پروژه هاست. این یک تعادل ظریف است؛ شما کار زیادی روی این پروژه انجام داده اید و به معنای واقعی یک کارشناس در رابطه با موضوع طراحی خودتان هستید. اگر یک منتقد درباره انتخاب ها یا انگیزه های شما سوالی بپرسد، شما باید قادر به پاسخ دادن و توضیح کارتان به طور واضح باشید.استدلالی قوی داشته باشید و پای عقاید خودتان بایستید، اما همچنان پذیرای انتقادات دیگران نیز باشید. این کار را می‌توان بدون داشتن حالتی تدافعی انجام داد. بعد از صرف زمانی در دانشگاه های معماری، شما باید بدانید که چگونه گفت و گوی سازنده ای داشته باشید و درباره کار خودتان نیز به خوبی کار دیگران بحث کنید.
۸. خودتان و کارتان را بازاریابی کنید
اگر شما درک روشنی از کار و عقایدتان داشته باشید، می توانید خودتان و مهارت هایتان را با استدلالی منسجم برای کارفرمایان بالقوه و مشتریان احتمالی، تبلیغ کنید. از آن جایی که در طی روند ساخت یک نمونه کار طراحی، معماران و دیزاینرها زمان زیادی را با کار خود می‌گذرانند، آن ها یاد می‌گیرند که چگونه به بهترین نحو کار خود را برای دیگران توضیح دهند. در واقع تا زمانی که شما یک مصاحبه شغلی داشته باشید، اساسا چندین بار تجربه آن را در بررسی های کارگاهی در دانشگاه داشته اید. افتخار کردن به کارتان و با اعتماد به نفس و هوشمندانه درباره آن صحبت کردن، می تواند به شما در زندگی و حرفه تان کمک شایانی کند.
۹. سخنرانی عمومی / مهارت های ارائه

بیش از یک باردر لیست حاضر به این موضوع اشاره شده است، چنانچه می گویند، تمرین کردن باعث بی عیب و کامل شدن کار می شود، و در دانشگاه های معماری نیز شما برای ارائه کارتان تمرین های بسیار زیادی انجام می دهید؛ چه برای توضیح ایده هایتان به اعضای گروه، یا متقاعد کردن استاد برای اینکه متوجه شود می‌دانید درباره چه صحبت می کنید، و یا دفاع کردن از طرحتان در بررسی نهایی، دانشگاه معماری مملو از ارائه ها در شکل ها و اندازه های گوناگون است. هنگامی که شما برای صحبت کردن و ارائه دادن کارتان در میان گروه‌های مختلف با تعداد متفاوتی از افراد احساس راحتی کردید، این چیزی است که شما می‌توانید با خودتان به زندگی پس از تحصیل از خود برید و در اغلب موارد نیز وقتی که به انجام آن مجبور می‌شوید، این کار برای شما راحت تر خواهد شد.

۱۰. کارگروهی
تا اینجا ما متوجه توهم کلیشه‌ای “معمار به عنوان نابغه منزوی” شده ایم، و حقیقت این است که اگر در یک شرکت معماری کار کنید، در واقع با یک گروه کار خواهید کرد. خوشبختانه دانشگاه معماری به شما این امکان را می دهد که این امر را با انجام پروژه های گروهی بسیار تمرین کنید. اگرچه ممکن است این پروژه ها فرآیندی پر از ناامیدی باشند، اما شما در حال یادگیری درس های ارزشمندی درباره نحوه کار و گاهی کنار آمدن با افراد دیگر هستید، و در زمان هایی نیز بالعکس. این ممکن است کلیشه ای به نظر برسد، اما مهارت های خوب در انجام کار گروهی برای کارفرمایان بسیار ارزشمند هستند. اگر واقع‌بینانه بیان کنیم، آن ها معمولاً شما را برای نبوغ منحصر به فرد و سلیقه بی عیب و نقصتان استخدام نمی‌کنند، بلکه به دنبال کسی هستند که بتواند با بقیه افراد شرکت کارها را به سرانجام برساند. اگر شما قادر به انجام این کار نباشید ایده های طراحی تان نیز برای آن ها ارزش زیادی نخواد داشت. در حالی که اگر شما بتوانید با یک تیم کار کنید و در نهایت آن‌ها را مدیریت کنید، مهارت های دیگر شما برایتان به عنوان امتیاز محسوب می شود.
۱۱. کار با افرادی از رشته های دیگر
وقتی که از تیم و گروه صحبت می‌کنیم، منظور داشتن یک ساختمان برای یک شرکت یا سازمان یا… می باشد که به چیزی بیشتر از تنها یک طراح نیازمند است، در واقع بیشتر از یک تیم طراحی. خوشبختانه در زمان تحصیلات معماری، شما این فرصت را دارید تا یک کلاس میان رشته ای یا کلاس هایی از رشته‌های دیگر داشته باشید. چرا که با این کار شما خودتان را برای یک زندگی خارج از حیطه محصور معماری آماده خواهید کرد. در انجام کار معماری، ارتباط و همکاری با پیمانکاران، پیمانکاران فرعی، مهندسین و مشتریان، همگی برای تکمیل یک پروژه و همچنین ایجاد روابط، حیاتی می باشند. اگر تمام مهندسین سازه شهر کار کردن با شما را رد کنند و نپذیرند، این برای شما مشکل ساز خواهد بود. در معماری فراتر از تنها تمرین کردن، یاد گرفتن این که خارج از محدوده تجربیات خودتان فکر کنید و اینکه واقعاً بخواهید که به دیگران گوش دهید و از آن ها یاد بگیرید، کل مسیر زندگیتان را هموارتر خواهد کرد.

۱۲. پیروی از دستورالعمل ها
این مسئله به شدت خسته کننده به نظر می‌رسد، اما طراحی ساختمان ها ( یا زندگی ) قوانینی دارد. بسیاری از معماران توسط دستورالعمل‌های مقرر شده یا خواسته های مشتری برای پروژه دلسرد می شوند، اما آن چه که مهم است این می باشد که طراحی شما باید عملکردی و پاسخگوی نیازهای مشتری شما (و نیازهای ایمنی زندگی او) باشد  در حالی که دانشگاه های معماری معمولاً بسیاری از محدودیت های دنیای واقعی را در طراحی ندارند، با این حال دانشجویان یاد می‌گیرند که در محدوده مجموعه ای از پارامترهایی که به آنها داده می شود کار کنند. این امر به طور مستقیم تبدیل به یک مهارت در زندگی افراد می شود؛ چرا که در هر نوع مختلف زندگی، شما تحت قوانین شخص دیگری عمل می کنید. هر چه زودتر این امر را بپذیرید، زودتر می توانید به آخرین مهارتی که در این لیست اشاره می‌شود، دست یابید.
۱۳. شکستن قوانین در صورت لزوم
زمانی که شما به درک کاملی از معنا و مفهوم قوانین برسید، می توانید شروع به تغییر و یا حتی شکستن این قوانین کنید، در حالی که همچنان نیازهایی را برای حل مشکل در نظر داشته باشید. مشتریان و کارفرمایان همیشه با این امر موافقت نمی کنند، درست مانند اساتید معماری که همیشه موافق نیستند، اما حقیقت غیر قابل انکار این است که اگر شما به جای تلاش برای درک هدف این قوانین، آن ها را به شکل موانعی سخت ببینید، به عنوان یک طراح تنگنا و فشار را احساس خواهید کرد. همه ریسک ها در طراحی یا در زندگی عملی نمی‌شوند، اما اگر شما وسعت و مفهوم ریسک را قبل از انجام آن کاملاً درک کنید، شانس بیشتری در موفق شدن دارید و ممکن است که راهتان را به سمت یک نوآوری جدید پیدا کنید.

 

 

تحریریه پویانو: سجادی

منبع: archdaily